آواز




زاتش پنهان عشق، هركه شدافروخته
دود نخيزد از او، چون نفس سوخته
دلبربي خشم وكين، گُلبُن بي رنگ وبوست
دلكش پروانه نيست شمع نيافروخته
مايه آرام دل، چشم هوس بستن است
از طپش آسوده است باز نظر دوخته
آمدو آورد باز، از سر كويش كريم
بال و پر ريخته، جان و دل سوخته

منبع: http://www.4ever.ffh.ir